ننگ و نفرت ابدی باد بر وطن فروشان
وطــــــــــــــــــــــن یـــــــــــــــــــا کفـــــــــــــــــن
بر روی تصویر کلک نمائید
گرامی باد خاطره داکتر نجیب الله شهید
سیزده سال از شهادت دکتور نجیب الله رئیس جمهور افغانستان و رئیس حزب وطن سپری گردید . در 27 سپتامبر سال 1996 دژخیمان طالبی و همیاران خارجی شان ، این دولتمرد دلیر ، مبارز نستوه راه صلح و عدالت اجتماعی و شخصیت سرشناس جنبش چپ افغانی را مغایر همه موازین مدنی و بشری به شهادت رسانید . ننگ و نفرت ابدی بر آنان باد ! با شهات داکتر نجیب الله ضایعه جبران ناپذیر بر جنبش چپ و دموکراتیک افغانستان و منطقه وارد گردید. داکتر نجیب الله در اوضاع و احوال بسیار بغرنج سکان اداره کشور را بدست گرفت و در شرایطی که همه نیروهای اهریمنی درون برای ساقط کردن حاکمیت دموکراتیک بسیج شده بودند ، دلیرانه در برابر موج حوادث ایستاد و کشور را رهبری کرد . داکتر نجیب الله با تکیه بر اداره مردم افغانستان و به یاری شهامت صفوف پیکارجوی حزب زمینه های برگشت اردوی شوروی را فراهم ساخت و روز خروج کامل آن را روز نجات ملی اعلام کرد. داکتر نجیب الله در آن برهه دشوار که "دوستان" افغانستان را یکه و تنها رها کرده بودند ، دفاع مستفلانه از آزادی ، استقلال و تمامیت ارضی کشور را در برابر ارتجاع جهادی و مداخله گران خارجی دلیرانه و خردمندانه رهبری نمود . سیاست مصالحه ملی که در اوضاع و احوال آن روزگار آلترناتیفی برای تامین صلح ، قطع جنگ و حفظ حد اقل دستاورد های دموکراتیک در برابر تسلط بلامنازع ارتجاع جهادی تلقی میگردید ، با نام داکتر نجیب الله پیوند تاریخی دارد . ساست مصالحه ملی تحت رهبری داکتر نجیب فقید ، داشت در جهت ایجاد حاکمیتی فراگیر و مورد قبول مردم افغنستان و جامعه بین المللی به ثمر می نشست ولی تبانی و ائتلاف نامردانه ، ضد دموکراتیک و ارتجاعی "یاران" جبون . منحرف با ارتجاعی ترین و سیاه ترین نیروهای مزدور بیگانه که به کودتای سیاه اپریل 1992 و حاکمیت خونین جهادی انجامید ، روزنه امید های مردم افغانستان را برای تامین صلح و قطع جنگ به روی شان بست و شانس هایی تاریخی را از بین برد. با درد و دریغ که دیگر داکتر نجیب الله در بین ما نیست . ولی یاد و خاطره و کارنامه این شهید عزیز در متن تاریخ معاصر کشور ما جاودانه ثبت است
نویسنده احمد جاوید "چکری" کابل
2009-03-15
کمک و همکاری شما دوستان شرط است 0093700884039
در مرثیۀ دکتور نجیب الله
دلها بخون گرفت و بدیده گان اشک ماتم آمد
زمرگ تورهبرگرامی هنگامه بدوعالم آمد
نبود چوتوشخصیت عالی وحامی صلح وصفای وطن
بریده دستانی که بجسم وجان شیرینت الم آمد
بودی تو رهبر خردمند توده های میهن عزیز
لعنت بآنکه بر قلع و قمع ات چون مصمم آمد
رفته خواب شیرین از طفل و پیروبرنا ز غمت
مرغان سحر خیز هم به ناله هر صبحدم آمد
ناخردان ندانست قدر شخصیت پر بار و دانشت
چو نیک نگریستند سر ها از بالا به خم آمد
برتوطهه بستند طوماری بتقوا وعصمت پاکت
ز بیهوده سخن در پرتو حقیفت دلها بغم آمد
همه دانند که کیها بودند دشمن اندیشه و جانت
این شور و نوا هاز خود و بیگانه دم بدم آمد
باطل نتوان کرد ره و رسمی که تو کردی بنایش
بمشی صلحت دیگران را غایه و تدبیر کم آمد
تصویرت گشته جای گیر بدلها و زیب منازل
زین حقیقت دلی پر غم دوستان شاد و خرم آمد
معنی که هر آنچه تو گفتی مدلل گردید یک یک
ز آنرو پیرو برنای وطن ز دانشت دست کم آمد
بیاد تو هر جاست سخن ز تقوا و عمل کرد نیکویت
اشک حسرت ز بیدادی که کردند ز چشم صنم آمد
مفکر گوید به توصیف تو رهبر والای افغان
بایزاد اسم نجیبت تاریخ وطن خوش رقم آمد